- سر کل
گردوی بزرگ در تیله بازی و گردو بازی، شاداب سرحال، انگیزه
معنی سر کل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرتع و کوهی درجنوب کدیر نوشهر
سرحال بودن، شاداب بودن، انگیزه داشتن
روستایی در غرب کردکوی که خرابه های تمیشه باستانی در کنار
روستایی در شرق کردکوی
سرکلاف نخ
کلنجار رفتن
مراوده داشتن
سرازیر کردن ظروف حاوی مایعات سرازیر کردن و فرو ریختن مایعات
گردویی که از آن به عنوان تیله استفاده شود، در کتول به دام
روستایی در شمال کتول
از توابع کلیجان رستاق ساری
خوشه ی غلات
بالا پوش نمدین اسب که به هنگام عرق کردن و برداشتن پالان.، چوبی که در شیروانی خانه های روستایی به کار رود
سرحال، شادمان
فرد آغازگر بازی محلی، جوراب کش باف
بالاترین نقطه ی صخره و پرتگاه، برنج بوجار شده و مرغوب
نوعی گردوی مرغوب که در گردوبازی از آن استفاده می شود
روستایی از دهستان پنجک رستاق نوشهر